0

چگونه زندگی ساده، آرام و صلح آمیز داشته باشیم؟

زندگی صلح آمیز

همه ما ناخواسته در بطن زندگی سراسر دوندگی، تلاش بی‌وقفه، حرص زدن‌های مداوم و … قرار گرفته‌ایم. این تنها مدل زندگی است که جامعه و جهان به ما یاد می‌دهد. اما به دلیل عدم همخوانی این سبک زندگی با روح و روان متعالی آدمی، اضطراب‌ها، تشویش‌ها و مشکلات درونی و روانی را تجربه می‌کنیم. به همین دلیل امروز بیش از هر زمان دیگر، لزوم تغییر سبک زندگی به یک زندگی ساده و مملو از صلح درون و صلح با دیگران نیاز داریم.

زندگی با دور تند درنهایت سلامتی و روابطمان با دیگران را خدشه‌دار خواهد کرد. بار سختی‌هایی که در انجام دادن و برآورده کردن انتظارات واهی خود یا دیگران داریم، اغلب حسرت یک زندگی ساده و آرام و با صلح را به دلمان می‌گذارد. با تنظیم برنامه خود، الویت‌بندی کردن برنامه‌ها و تغییر محیط فیزیکی به زندگی‌ای که آرزویش را داریم خوهیم رسید. در این مقاله که از سری مقالات صلح جهانی با صلح درون می‌باشد، سه گام برای داشتن زندگی صلح‌آمیز ارائه شده است.

  • تاریخ انتشار مقاله: ۲۴ شهریور ۱۳۹۹
  • تاریخ ویرایش اول: ۲۳ تیر ۴۰۲

برنامه خود را تنظیم کنیم.

آهسته قدم برداریم.

تنظیم زندگی برای صلح و آرامش

زمان‌هایی وجود دارد که عادت کرده‌ایم همه کارها را با عجله انجام دهیم، طوری‌که متوجه نمی‌شویم چقدر زندگی ما روی دور تند قرار دارد. مرور کردن جمله «کمی آرام‍تر!» به ما کمک می‌کند تا لحظه‌ای توقف کرده و متوجه روند زندگیمان شویم. این مرحله را در ابتدا عنوان کردیم تا در طول این مقاله و بعد از آن، منظور و هدف از این مطالب را با خود داشته باشیم.

  • از انجام چند کار هم‌زمان خودداری کنیم. برای متفاوت بودن، انجام چند کار همزمان بین مردم محبوب شده است. با این وجود، تحقیقات نشان می‌دهد نکته‌ای در این بین وجود دارد، اینکه وقتی تلاش می‌کنیم همزمان روی چند کار تمرکز کنیم، کیفیت کار ما پایین می‌آید. فقط چون این رویه‌ای است که همه انجام می‌دهند، به این معنی نیست که ما هم باید آن را انجام دهیم.
  • آستانه بازده نزولی بر روی تعداد کارهایی که می‌توانیم انجام دهیم را پیدا کنیم. هدف ما این است کارها را خوب انجام دهیم تا از دستاوردهای خود احساس خوبی داشته باشیم. باید بدانیم از یک سطحی از حجم و فشار کار به بعد، بازده ما کاهش یافته و موجب آزارمان می‌شود. آن سطح را پیدا کنیم.
  • گاهی نباید کاری انجام دهیم. انجام ندادن کار هم یک هنر است. افراد زیادی برای ایجاد توقف در کارهایشان و شکل‌دهی مجدد به آن، به چالش می‌افتند. باید بتوانیم هر زمان که لازم است در کار مکث ایجاد کرده و حتی اگر استراحت ما ۵ دقیقه زمان می‌برد، این کار را انجام دهیم.

تعهداتمان را کاهش دهیم.

نه گفتن برای زندگی آرام

اگر در حال حاضر برای انجام کاری تعهد داریم، آنچنان پیگیرش شویم تا کار مورد نظر به اتمام برسد. اما سعی کنیم از این به بعد وظایف کمتری را به عهده بگیریم. ممکن است در ابتدا مقاومت کنیم و نتوانیم به تعهدات چندگانه نه بگوییم، اما به قصد و نیت ساده زندگی کردن هدفگزاری کنیم تا آرامش بیشتری به زندگی‌مان وارد کند. به هدف نهایی خود اجازه دهیم که به ما انگیزه دهد و احساس گناه خود را آرام کنیم. با هدفگذاری به خودمان انگیزه بدهیم تا عذاب وجدان‌مان کم شود چرا که هیچ چیز به اندازه زندگی آرام و با صلح لذت بخش نیست.

  • تعداد دفعاتی که انجام کاری را قبول می‌کنیم با یادداشت کردن در تقویم یا دفترچه یادداشت محدود و کم کنیم. ابتدا مشخص کنیم با چه تعداد کار و وظایفی احساس رضایت می‌کنیم و می‌توانیم با آرامش آن را انجام دهیم. در قدم دوم به این تعداد پایبند باشیم. همیشه آن آدم خوبی نباشیم که به همه کس و همه چیز می‌گوید «بله»؛ در عوض، مواضع خود را مشخص و انتخاب کرده و به آن پایبند باشیم.
  • وقتی از ما خواسته می‌شود در یک رویداد مشارکت کنیم، سعی کنیم سریع پاسخ ندهیم. در عوض لحظه‌ای مکث کنیم تا ببینیم آیا واقعا این کار به رشد ما در زندگی درونی یا اجتماعی کمک می‌کند یا خیر. اگر اینطور نبود، احتمالاً بهترین کار این است بگوییم: “از اینکه مرا دعوت کردید تشکر می‌کنم، اما نمی‌توانم بپذیرم.” با مشخص کردن اهداف خود، توانایی «نه» گفتن را تقویت کنیم. گاهی اوقات برخی افراد جواب «نه» را انتخاب نمی‌کنند. این کار به ما کمک می‌کند تا کمی اطلاعات بیشتری را با آن شخص در میان بگذاریم و مرز خود را تعیین کنیم. در نظر بگیریم اگر پاسخ منفی خود را با جملاتی مانند «شما لطف دارید که بنده را در نظر گرفتید، اما من در حال تغییراتی در زندگیم هستم که برای خودم، خانواده و سلامتی‌ام بسیار مهم است، بنابراین مجبور هستم پیشنهاد شما را رد کنم» محکم‌تر کنیم، آن شخص احتمالاً از تصمیم ما حمایت خواهد کرد (در مورد اهمیت و چرایی صداقت داشتن، مقاله چگونه صادق باشیم، راست بگوییم و از دروغ گفتن خودداری کنیم؟ را مطالعه کنید).

از اضافه‌خواهی بپرهیزیم.

حذف لوازم اضافه برای زندگی در صلح

مصرف‌گرایی آگاهانه ممکن است توصیف‌کننده زندگی امروز همه ما باشد. برخی از ما نیز در حال مصرفگرایی افراطی هستیم. اگر بخواهیم سطح پرستیژ اجتماعی خود را به دیگران نشان دهیم، مصرف بالا، اسراف و ولخرجی را در پی خواهد داشت.

با این وجود، مصرف بیش‌تر از حد نیاز و بی‌رویه در حال گسترش است (یا به طور بالفعل یا بالقوه و در ذهن خود به خریدهای بیشتر اقدام می‌کنیم). با آسان گرفتن زندگی خود و پایبندی به آن، لوازم اضافی که به داشتن آنها عادت کرده‌ایم، کاهش خواهد یافت. هدف اول، کاهش دادن هزینه‌های اضافی زندگی است به نحوی‌ که تعهدات مالی خود را محدود کنیم اما هدف اصلی، کاهش تمایلات ذهنی و نفسانی برای داشتن‌های بیشتر می‌باشد؛ تن دادن به خواستن‌های مبتنی بر مالکیت، هیچ حد و حصری ندارد و با رسیدن به هر خواسته، انسان را به خواسته‌های بیشتر و بزرگتر فرا می‌خواند به طوریکه تمام عمر خود را مشغول به دست آوردن‌های بی‌سرانجام خواهیم کرد.

اگر داشتن یک وسیله می‌توانست برای ما خوشحالی و آرامش داشته باشد، پس از رسیدن به آن نباید به گزینه بهتر آن فکر کرد. مثلاً از خود سوال بپرسیم که آیا به مدل جدیدتر موبایل، هفته‌ای ۳ بار رفتن به رستوران و … نیاز داریم یا صرفا برای لذت بیشتر است؟

باید منطقاً بپذیریم که برای داشتن زندگی ساده‌تر، آرام‌تر و رضایت‌بخش نیاز است تا به زیاده‌خواهی‌های خود “نه” بگوییم. صحبت بر سر هزینه نکردن برای سرگرمی و تفریح و … نیست بلکه صبحت روی کنترل میل زیاده‌خواه خود می‌باشد.

ما باید سعی کنیم به چیزهای ساده زندگیمان توجه بیشتری کنیم، با دوستان، خانواده و … در طبیعت وقت بگذرانیم یا چیزی با دستان خود بسازیم، کتاب بخوانیم یا هر کاری که سبب ایجاد شعف عمیق و ماندگار درونی ما خواهد شد.

محل زندگی خود را مرتب کنیم.

نظم و نظافت برای صلح و آرامش در زندگی

همه آدم‌ها دنیایی پیرامون خود خلق کرده و با لوازم و چیزهای مختلف، آن را پر می‌کنند. باید هر از چند گاه به اطراف خود نگاه کنیم و وقت و شوق بیشتری برای نظم و ترتیب و نظافت پیرامون خود در نظر بگیریم.

یادمان باشد یک خانه و محل زندگی مرتب و منظم، فضایی پر انرژی و سالم است. دور ریختن یا بخشیدن و یا حتی فروختن لوازم اضافه و قدیمی، به ما کمک می‌کند خانه، احساسات و افکارمان را مرتب کنیم. وقتی دنیای خارج از ما مرتب باشد، دنیای درونی ما نیز چنین خواهد شد.

  • هرروز حداقل ۱۰ دقیقه وقت بگذاریم و محیط اطراف خود را مرتب کنیم.
  • در آخر هفته یا روزهای تعطیل کارهای بزرگتر مانند نظافت کمد، کشوها و انباری، حیاط و … را انجام دهیم.
  • وسایل خود را به سه دسته مرتب کنیم: نگه داشتنی، اهدا کردنی و دور ریختنی. بخشیدن وسایلی که به ندرت استفاده می‌شوند به سازمانهای خیریه یا افراد نیازمند این فرصت را به دیگران می‌دهد تا از این لوازم نیاز خود را برطرف سازند. با هر بخشش و اهدایی که انجام می‌دهیم به جامعه کمک می‌کنیم، حس رضایت درونی و عزت نفس ما نیز تقویت شده و معنویت بیشتری نیز کسب می‌کنیم.

زندگی خود را از نو اولویت‌بندی کنیم.

ارزش‌های خود را شناسایی کنیم.

شناسایی ارزشهای زندگی برای صلح درون

به چیزهایی فکر کنیم که برایمان اهمیت دارد و بر رفتار ما و در نهایت شخصی که هستیم تأثیر می‌گذارند. اینها ارزشهای واقعی زندگی هستند و در تصمیم‌گیری‌ها ما را راهنمایی می‌کنند. شناسایی ارزش‌های ما می‌تواند یک چالش باشد اما ارزش تلاش را دارد.

  • برای شناختن ارزشهای‌ خود، به زمان‌هایی در زندگی بیاندیشیم که خوشحال‌ترین، مغرورترین، راضی‌ترین و آرام‌ترین فرد (حسهای عمیق درونی و متعالی) بوده‌ایم. لیستی تهیه کرده و مشخص کنیم که در تمام این موقعیت‌ها به چه چیزهایی اهمیت می‌دهیم. شاید خلاقیت، ماجراجویی، وفاداری، معنویت و … برای ما اهمیت داشته باشد و بهتر است برای پرورش این حالات درونی و ارزشمند بیشتر تلاش کنیم. شاید بفهمیم که برای خانواده خود بیشترین ارزش را قائل هستیم. اینها یک نیروی محرک در هر کاری خواهند بود که ما انجام می‌دهیم.
  • اگر می‌خواهیم یک زندگی ساده و آرام داشته باشیم پس ممکن است به آرامش، تدبیر، استواری و سلامتی اهمیت بدهیم.
  • یک زندگی آرام‌تر می‌تواند یکی از ارزش‌های ما باشد. می‌توانید این ارزش را با ارزشهای دیگر مانند بودن در کنار خانواده و دوستان یا داشتن استقلال بیشتر پیوند بزنیم.

باید سعی کنیم بدانیم ارزشهای عمیق زندگی در شخصیت درونی ما چه هستند، چطور حس حاصل از آن ارزشها را تجربه کرده و چطور تقویتشان کنیم. در نهایت، باید بفهمیم چطور تمام ابعاد زندگی خود را حول آن ارزشها شکل دهیم.

فعالیت‌هایمان را با ارزش‌های خود هماهنگ کنیم.

ارزشهای زندگی برای رسیدن به صلح و آرامش

کارهایی را انجام دهیم که با ارزش‌ها و خواسته ما مطابقت داشته باشد تا زندگی‌مان را ساده کند. اینکه آیا فعالیت‌های ما با ارزش‌های ما مطابقت دارد یا نه، آن را حس خواهیم کرد.

وقتی از انجام شغل، فعالیتهای اجتماعی، مراودات اجتماعی و … احساس رضایت و خشنودی کنیم یعنی همسویی بین فعالیتها و ارزشها. وقتی کارهایی را انجام می‌دهیم که با ارزش‌های ما مغایرت دارد، عکس این قضیه صادق است. ما به شدت حس خواهیم کرد که ناراضی هستیم، انجام آن کار آزارمان می‌دهد و حالمان خوب نیست.

  • پیشنهاد‌اتی را که با هدف ما برای زندگی مسالمت‌آمیز مغایرت دارد نپذیریم.
  • تصمیم بگیریم که یک زندگی ارزش‌محور داشته باشیم. این کار به نظم و تمرکز نیاز دارد که می‌توان با کارهایی مانند مدیتیشن، یوگا و ورزش آن را بهتر کرد.

برنامه‌ریزی کنیم و به آن پایبند باشیم.

زندگی با صلح با برنامه ریزی

پیروی از یک شیوه حل مسئله به ما ساختاری هدفمند برای ایجاد تغییر ارائه می‌دهد. ما خواسته خود از یک زندگی ساده و صلح آمیز را شناختیم و حالا باید اهداف مشخصی را تعیین کرده و اجرا نماییم، در صورت لزوم خود و زندگیمان را با آن اهداف تطبیق داده و بر روی پیشرفت خود نظارت کنیم.

  • اهداف واضح و شفافی انتخاب کنیم. یکی از اهداف ما ممکن است این باشد که یک برنامه زمانی مشخص تعیین کنیم و تلاش‌های نامنظم خود را ثبت کنیم. کنترل شخصی به تغییر واقعی منجر می‌شود.
  • برای برنامه خود تاریخ شروع بگذاریم و طبق آن شروع کنیم. این امر بدیهی را به تأخیر نیندازیم. در اسرع وقت شروع کنیم.
  • از رشد و پیشرفت خود قدردانی کنیم و به خودمان جایزه بدهیم. اگر با موفقیت اهداف روزانه، هفتگی یا ماهانه خود را برآورده کردیم، برای تکمیل کارهایمان جشن بگیریم. شاید بتوانیم به با فردی که برایمان عزیز است به سینما برویم، در یک کنسرت شرکت کنیم، برای خود لوازمی بخریم یا حتی یک درخت بکاریم. تجدید قوای مثبت به ما انگیزه می‌دهد تا به برنامه خود ادامه دهیم (هم تاثیر تقویتی برای ضمیر خودآگاهمان دارد و هم ناخودآگاه)
  • اگر یک استراتژی برای ما مناسب نیست، پس دیگر از آن استفاده نکنیم. گزینه دیگری پیدا کرده و آن را در برنامه خود به کار بگیریم. این اتفاق را یک شکست تلقی نکنیم، در عوض آن را یک بهبود در مسیر رسیدن به هدف خود در نظر بگیریم.
  • رفتارهای جدید ما در طول زمان شکل می‌گیرد و ماهیت دوم ما می‌شود. همانطور که رفتار ما طبیعی‌تر شود، می‌توانیم از پایبندی سفت و سخت به برنامه خود کم کنیم و همچنان نتایج مثبت را نگاه داریم.

تمرین کنیم که در لحظه زندگی کنیم.

زندگی در لحظه حال برای صلح زندگی

افکار خود را بیش از حد به گذشته یا آینده مشغول نکنیم. ذهن پریشان، خوشحال نیست. برای سبک کردن افکارمان باید ذهن خود را ساکت کنیم و بر روی کاری که در آن لحظه انجام می‌دهیم تمرکز کنیم (جهت آشنایی بیشتر ویدئوهای انگیزشی و الهام بخش قدرت لحظه اکنون را مشاهده کنید).

از تمرینهاب تصویرسازی برای تصور کردن خود در یک محیط ساده، آرام و بدون استرس استفاده کنیم. این به ما کمک می‌کند ذهن خود را آرام سازیم.

در یک دفتر شکرگزاری، مطلب بنویسیم.

معجزه شکرگزاری برای آرامش و صلح در زندگی

خواب و سلامتی بهتر و بالا رفتن خوشحالی از مزایای داشتن دفتر شکرگزاری است، همه عواملی که آرامش را در زندگی ما تزریق می‌کند. مواردی وجود دارد که باید برای داشتن بالاترین سطح مزایای شکرگزاری در نظر گرفت:

  • شروع کنیم و تصمیم بگیریم که شادتر و سپاسگزارتر باشیم.
  • در بیان کردن چیزهایی که به خاطرشان شکرگزار هستیم جزئیات آنها را برای خود بازگو کنیم.
  • بجای اشیاء و لوازم، از انسانها و زندگی سپاسگزار باشیم.
  • به این فکر کنیم که اگر چیزی که به آن اهمیت می‌دهیم را نداشتیم، زندگی چقدر متفاوت خواهد بود. این کار موجب می‌شود تا به جنبه‌های دیگری از شکرگزاری خود فکر کنیم.
  • سوپرایز‌های غیر منتظره زندگی را نیز به یاد داشته باشیم.
  • با اجبار خود به نوشتن روزانه، درایت و ابتکار خود را از دست ندهیم. شاید هفته‌ای یک یا دوبار کافی باشد.

یکدلی و شفقت را تمرین کنیم تا به آرامش برسیم.

مهربانی و خیریه برای صلح در زندگی

پس از آنکه دفتر شکرگزاری خود را نوشتیم متوجه تمام الطاف و نعمتهای زندگی خود می‌شویم و نگاهمان به کسانی که در شرایط نامطلوبتری از ما هستند ملایم‌تر خواهد شد.

برای رشد فردی خود باید سعی کنیم همه را مثل هم ببینیم، آنکس که فقیر است شاید تلاش‌های زیادی کرده اما به نتیجه نرسیده. آن کس که به مشکلی در زندگی خود بر می‌خورد شاید در مرحله آزمایش و امتحان الهی قرار دارد و ما بتوانیم یاری‌رسان او باشیم.

همانطور که وقتی ما به مشکل بر می‌خوریم امیدواریم، انتظار داریم و خوشحال می‌شویم که دیگران کمک‌مان کنند، باید سعی کنیم در شرایط مشابه، ما هم به دیگران کمک کرده و از فکر، وقت، توان و منابع خود برای آنها بخشش کنیم.

اگر می‌خواهیم یکدلی و دلسوزی را تمرین کنیم می‌توانیم از بهبود ارتباط با یکی از اعضای خانواده یا یکی از دوستانمان شروع کنیم و پیشنهاد دهیم که به او کمک می‌کنیم. شاید بتوانیم کاری برای او انجام دهیم یا کارهای ساده‌ای مثل کمک در کارهای خانه یا آب دادن به گلهایش را انجام دهیم.

هدف از این تمرین انتقال و جبران احساسات و رفتارهایی است که برای آنها سپاسگزار هستیم، وقتی کسی همان کار را برای ما انجام می‌دهد.

برای بهتر کردن روابطمان، کینه‌توزی را کنار گذاشته و شکرگزار باشیم.

بخشش برای صلح درون و زندگی آرام

بیشتر ناآرامی‌های درونی و بیرونی فرد ریشه در کشمکش با دیگران دارد. کینه‌ورزی نسبت به دیگران مانند نوشیدن سم توسط ما و انتظار داشتن برای اینکه طرف مقابل آسیب ببیند می‌باشد.

شکرگزاری و بخشش خلق و خوی ما را بهتر می‌کند و حس دلخوری را در ما کاهش می‌دهد. وقتی حس رنجش داشتیم، مکث کنیم و سوالات زیر را از خود بپرسیم:

  • آیا وقتی به این شخص فکر می‌کنم احساس خوبی دارم؟
  • آیا احساسات منفی، کمک‌کننده حل مشکل هستند یا به من آسیب می‌رسانند؟
  • آیا افکار تلافی‌جویانه من در برابر این شخص، تأثیری بر آن شخص دارد؟

پاسخ‌های بدیهی به سوالات بالا نه، نه و نه است. سپس با جملات پر از سپاس پاسخ دهیم: اگر رنجشم را از این شخص رها می‌کنم احساس خوبی دارم. تمرکزم بر روی حرکت و پبشرفت به من کمک می‌کند احساس بهتری داشته باشم. به جای خراب کردن زندگی شخصی دیگر، تمرکز می‌کنم زندگی خودم را بهتر کنم.

دنیای خود را تغییر دهیم.

جای خود را تغییر دهیم.

آرامش با تغییر محل زندگی

اگر ما در یک منطقه شلوغ پر جمعیت زندگی می‌کنیم، ممکن است باعث استرس بی‌مورد ما شود. تغییر محل زندگی به مکانی آرام، ساکت و حتی خوش آب و هوا به تلاش‌های ما در داشتن زندگی آرام، با نشاط و صلح‌آمیز کمک می‌کند. یادمان باشد که خانه ما پناهگاه و آسایشگاه ماست.

قطعا توانایی مالی برای خرید یا اجاره خانه‌های بزرگتر، ویلایی، مدرن و … و مواردی نظیر نزدیکی به محل شغل و … ملاک بسیار مهمی است اما فارغ از این موضوع، ابتدا باید ببینیم در چه خانه‌ای حس روانی بهتری داریم. در اینجا باید مراقب زیاده‌خواهی خود باشیم، احتمالا ذهن ما به سم ویلاهای لوکس و مجلل و آپارتمان‌های لاکچری می‌رود اما این انتخاب، برای همه ما مناسب نیست.

به درون خود توجه کنیم، شاید زندگی در محیط جنگلی و روستایی، شاید زندگی در خانه‌ای با دکور سنتی، شاید زندگی در طبقه آخر یک برج بلندمرتبه و … برای ما آرام‌بخش باشد.

شاید بد نیست به خرید یک «خانه کوچک» یا زندگی در آن هم فکر کنیم. یک خانه در مقیاس کوچک که هر آنچه را که می‌خواهیم داشته باشد. مهم حس ما در آن خانه است نه متراژ، محله و …

اما اگر به هر دلیلی توان و امکان زندگی در منطقه مورد نظر خود را نداریم می‌توانیم منطقه مطلوب خود را در خانه شبیه‌سازی کنیم. مثلا اگر به زندگی در روستاهای سرسبز شمال، درختان و … علاقه‌مندیم اما امکان زندگی در شمال را نداریم، منزل خود را با گیاهان آپارتمانی تزئین کنیم، خانه‌ای با بالکن بزرگ بگیریم که بتوانیم آن را به گلخانه تبدیل کنیم و…

رفت و آمد خود را ساده کنیم.

راهکارهای زندگی در صلح و آرامش

افراد زیادی هستند که به اندازه قیمت یک خانه، ماشینی مدل بالا دارند. می‌توان از خودروهایی استفاده کرد که ضمن دارا بودن کیفیت و امکانات قابل قبول، از زیاده‌روی در هزینه‌های ما جلوگیری کند.

می‌توان در برخی مسیرها از دوچرخه، آژانس، اتوبوس یا مترو استفاده کرد. مهم است که در زندگی خود انعطاف داشته باشیم، همیشه حالت معقول را ببینیم و انتخاب کنیم.

ساده‌تر کردن زندگی به ساده گرفتن ما در فرآیندهای زندگی هم نیاز دارد. اگر می‌توان مسیری کوتاه را پیاده رفت، به جای استفاده از خودروی شخصی، پیاده برویم تا هم ورزش باشد هم روحیه ما را بهتر کند.

شغل خود را تغییر دهیم.

تغییر شغل برای زندگی آرام و شاد و صلح آمیز

هیچ چیز بدتر از این نیست که بر سر کاری حاضر باشیم که از آن تنفر داریم. اگر در تمام تلاش‌های خود برای لذت‌بخش‌تر کردن آن ناموفق بودیم، بهتر است شغل خود را عوض کنیم.

اگر هفته‌ای ۴۴ ساعت معمول را در حال سر و کله زدن با همکاران، مدیران و ارباب رجوع هستیم که ما را خسته کرده و به ما استرس می‌دهد، زمان آن رسیده که زندگی ساده‌تری را انتخاب کنیم.

  • اگر طبق برنامه خود پیش برویم، می‌فهمیم که برای تقویت سبک زندگی جدیدمان لازم نیست پول زیادی بدست آوریم. این امر این اختیار را به ما می‌دهد تا گزینه‌هایی که ممکن است با اهداف، ارزش‌ها و علایق ما مطابقت داشته باشد را بررسی کنیم.
  • با یک مشاور شغلی تماس بگیریم تا گزینه‌های خود را بررسی کرده و ببینیم که واقعاً به چه کاری علاقه داریم.

شکی نیست در شرایط اقتصادی امروز کشور، حفظ شغل بسیار مهمتر شده اما می‌توان از امروز به استقبال آینده رفت، با شناخت بهتر خود و علایق و ارزشهای خود، شغل مطلوبمان را شناسایی کرده و از امروز، موازی با شغل فعلی برای کسب مهارت و شایستگی‌های لازم آن شغل تلاش کرده و به یادگیری مشغول باشیم.

الگویی را برای رفاه اتخاذ کنیم.

روشهای زندگی صلح آمیز

اولویت قرار دادن خود و سلامتی خود برای داشتن یک زندگی ساده و آرام ضروری است. یک سبک زندگی سالم برای خود داشته باشیم و از آن پیروی کنیم. از برنامه و کارهای روتین برای حفظ تعادل در تندرستی، کار، تفریح و جوانسازی روحیه خود استفاده کنیم.

  • این امر شامل یک برنامه غذایی سالم است که به بدن ما سوخت می‌دهد و به ما انرژی می‌رساند تا یک رژیم ورزشی سلامت را حفظ کنیم.
  • مراقبه کنیم و جوانی را از سر بگیریم و از زندگی بسیار بیشتر لذت خواهیم برد.

مسئول خوشبختی خود باشیم.

خوشبختی با زندگی در صلح و آرامش

اعتماد به نفس داشته باشیم. خوشبختی یک تجربه درونی است و ما مسئول ایجاد آن هستیم. ما می‌دانیم که چه چیزی ما را خوشحال می‌کند، پس در کارهایی شرکت کنیم که کلی احساس مثبت را برایمان خواهد ساخت. اگر پر از ارتعاشات مثبت باشیم، مواجهه با شرایط دشوار آسان‌تر خواهد شد. هر چه شادتر باشیم، همیشه هر موقعیت و رابطه‌ای را بهتر خواهیم کرد.


  • منبع: wikihow به همراه اصلاح و تکمیل توسط حیات صلح
  • لطفا با نظرات و سوالاتتان در بخش نظرات، همراه ما باشید.
  • با اشتراک گذاری این مطلب در گسترش صلح درون سهیم باشید.
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *