
کتاب سرگذشت گاندی
- ناشر: ثالث
- تعداد صفحه: 533
- موضوع: زندگینامه خودنوشت
- Gandhi, Mohandas Karamchand
خانه » مربیان و نویسندگان معنوی » گاندی » معرفی کتاب سرگذشت گاندی
«داستان تجربههای من با راستی» زندگی خودنوشت گاندی، رهبر ملی و معنوی هند بنیانگذار استقلال هند از راه مقاومت منفی است.
گاندی در این کتاب از کودکی و خانواده خود آغاز میکند و چند و چون تحصیلات خود را شرح میدهد و مبارزات خود با استعمار را به تصویر میکشد؛ و این همه در سایه زندگیای معنوی که جز راستی و انساندوستی نیست.
در این کتاب، گاندی تلاش کرده به صادقانهترین شکل ممکن، تمام جزئیات درونی و بیرونی زندگی خود را بیان کند. از خطاهای کودکانه تا چالشها و ترسهای درونی، از مشکلات ورود به جامعه و کار تا قرار گرفتن در مسیر کمک به بقیه.
این کتاب به بیان آموزههای معنوی گاندی نمیپردازد (گرچه جملاتی طلایی دارد) بلکه نویسنده تلاش کرده از خود، تصویری زمینی به نمایش بگذارد تا دریابیم برای گاندی شدن، برای تحول در درون و بیرون انسانها و ماندگاری در تاریخ، یک انسان معمولی با اراده بودن کافیست. همانطور که گاندی خودش را ایدهآلیست عملگرا میخواند، برای تغییر در جهان باید ابتدا از خودمان شروع کنیم.
گاندی با بیان اتفاقات زندگی خود، افرادی که به او کمک کرده یا بر ضدش اقدام کردند، انتخابهایی که زندگیاش را شکل داده و … کاملترین تصویر از یک انسان عارف، عملگرا و رهبر را به نمایش گذاشته است.
-مقدمه مترجم
-مقدمه ناشر
-مقدمه نویسنده
-مقدمه دکتر تاراچند
-تولد و نسب
-کودکی
-ازدواج در کودکی
-بازی نقش شوهری
-در دبیرستان
-مصیبت
-دزدی و کفاره
-مرگ پدر و شرم مضاعف من
-چند نکته از دین
-آمادگی برای انگلیسی
……..
(فهرست کتاب بسیار طولانی است)
-آنکس که میخواهد دوست خدا باشد، باید تنها بماند یا آنکه تمام مردم جهان دوستش باشند.
-هر گاه کسی خوش و حواس خود را به مادیات معطوف دارد، سبب ایجاد توجه نسبت به آن در خود خواهد شد. از توجه، اشتیاق به وجود میآید، اشتیاق به شعلههای سوزان هوا و هوس مبدل میگردد، و هوا و هوس بی تابی ایجاد میکند؛ آنگاه حافظه و فکر که خراب گردیده، مقاصد نیک را به یک سو میزند، رفته رفته هدف را ضایع میسازد و عاقبت لحظهای میرسد که عزم و قلب و خود انسان نابود میشود.
-من هرگز درصدد آن نیستم که از نتایج حاصله از معاصی خویش رهایی یابم. بلکه در جستجوی آنم که از گناه و ارتکاب به معصیت دور باشم. یا اگر بتوانم قدم بالاتر نهم. باید بگویم که درصددم حتی خویشتن را از فکر ارتکاب گناه دور نگاه دارم. اگر به چنین حقیقتی برسم آرامش و راحت خواهم یافت.
-فرار از شهوت حافظت حقیقی جسم و فکر و روح در برابر پلیدیهاست.
-روزه در صورتی مفید است که فکر و مغز انسانی نیز با معده اشتراک مساعی کند. یعنی شخص باید به وسیله فکر، یک نوع عدم تمایل و بیمیلی نسبت به غذا در خود به وجود آورد.